جدول جو
جدول جو

معنی امامت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

امامت کردن
(مُ کَمَ)
پیشوایی کردن.
لغت نامه دهخدا
امامت کردن
پیشوایی کردن، پیشنمازی کردن
تصویری از امامت کردن
تصویر امامت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
امامت کردن
اگر بیند امامی می کرد، ولیکن نشسته بود، دلیل که بیمار شود. اگر بر پهلو نشسته بود و در نماز چیزی خواند، دلیل که زود بمیرد و آن قوم بر وی نماز کنند. اگر امامی را به خواب بیند، دلیل که شرف و منزلت یابد بر قدر و شرف امام. اگر بیند امام ولایتی همی داد یا با امام در خانه رفت یا امام او را چیزی بخشید یا با امام طعام خورد، دلیل که بر قدر آن غم و اندوه بدو رسد. محمد بن سیرین
: امامی کردن در خواب بر شش وجه است. اول: فرمانروایی، دوم: پادشاهی به عدل و انصاف، سوم: علم، چهارم: قصد نمودن به کار خیر، پنجم: منفعت، ششم: ایمنی از دشمن. اگر بیند امامی زنان نمود، دلیل که بر گروه ضعیفان والی شود. اگر بیند امامی از آسمان فرود آمد و بر قومی امامت کرد، دلیل رحمت است بر اهل آن زمین. اگر بیند بر مرده نماز کرد از پادشاهی فرمانروایی یابد.
اگر بیند با امام در جهاد بود. دلیل که با دولت و ولایت با وی شریک بود یا در مسجد یا در دهی یا در شهری.
هر چیز که در امام در زیادت بیند در ولایت و بزرگی او زیاده شود و هر چه در او نقصان بیند درمال و نعمت او نقصان شود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قیامت کردن
تصویر قیامت کردن
کنایه از شور و غوغا کردن، هنگامه برپا کردن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ حاکْ کَ)
امامت. پیشوایی کردن. امامت کردن. پیشنمازی کردن. رجوع به امامت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حماقت کردن
تصویر حماقت کردن
گولیدن غلیویدن
فرهنگ لغت هوشیار
پشیمان شدن: تازخون ریختن آن غمزه ندامت نکند کس بدردغم توفکرسلامت نکند. (امیرخسروظنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملامت کردن
تصویر ملامت کردن
سرزنش کردن نکوهیدن: (و چون میل بخیر کند از میل بشر پشیمان شود و خویشتن را ملامت کند) (اوصاف الاشراف. 26)
فرهنگ لغت هوشیار
هنگامه کردن شور و غوغا و هنگامه بر پا کردن: قیامت می کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن مسلم نیست طوطی را در ایامت شکر خایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرامت کردن
تصویر غرامت کردن
تاوان گرفتن غرامت گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمارت کردن
تصویر عمارت کردن
بنا کردن، ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرامت کردن
تصویر کرامت کردن
عطا کردن آنکه قدر و مرتبت برتری دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
پادن نگاهبانی کردن دفاع کردن از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
نماریدن، فرمان دادن، رازگونگی، اندرز دادن، رایزنی نمودن بسوی چیزی بدست و ابرو و جز آن، فرمودن کسی را فرمان دادن، با حرکتی دست و چشم و ابرو مطلبی را القا کردن برمز نمودن، تقریر کردن بیان کردن، شور کردن مشورت کردن، نصیحت کردن اندرز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصابت کردن
تصویر اصابت کردن
به هدف خوردن، به نشانه رسیدن تیر و قرعه به او اصابت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
پذیرفتن قبول کردن مستجاب کردن گردن نهادن خواهش و مراد کسی را بر آوردن روا کردن، دفع فضول کردن، یا اجابت کردن معده. دفع فضول کردن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقامت کردن
تصویر اقامت کردن
ماندن ماندگار شدن درنگ کردن متوقف شدن آرام گرفتن بجای ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
فرمان بردن نیوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیامت کردن
تصویر قیامت کردن
((~. کَ دَ))
هنگامه به پا کردن، کار بزرگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اتمام کردن
تصویر اتمام کردن
سپریدن، انجام رسانیدن، سپری کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجابت کردن
تصویر اجابت کردن
برآوردن، پاسخ دادن، پذیرفتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
Obey
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
Sponsor, Advocate, Espouse, Prop, Support, Sustain
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
słuchać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
obedecer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
提倡 , 支持 , 赞助
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
popierać, wspierać, sponsorować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
слушать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
захищати , підтримувати , підтримувати , спонсорувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
слухати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
befürworten, unterstützen, sponsern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
gehorchen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
выступать в защиту , поддерживать , спонсировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حمایت کردن
تصویر حمایت کردن
advogar, apoiar, patrocinar, sustentar
دیکشنری فارسی به پرتغالی